درود، من پورسیفی همه متالهد و امروز با همدیگه راجع به این صحبت میکنیم که چرا ما نمیتونیم با همدیگه صحبت کنیم اگر به حرف زدن به عنوان یک ابزار نگاه کنیم در واقع تنها راه تبادل اطلاعات بین انسان به انسان، چه انسان به کامپیتر، چه کامپیتر به انسان از طریق صحبت کردنه حالا این صحبت کردنه میتونه مکتوب باشه میتونه به صورت صوتی باشه میتونه به صورت صوتی تصفیری باشه میتونه به صورت حضوری باشه یا هر شکل دیگر نکته ای که وجود داره اینه که بشر خیلی طول کشید تا یاد بگیره میشه از طریق حرف زدن و دیپلوماسی خیلی چیزها رو حل کنه وقتی نگاه میکنیم به تاریخ میبینیم که در جوامه بدوی عموم مشکلات به واسطه یه جنگ حل میشد یعنی افراد حرفی برای گفتم و همیگه نداشتن بلا فاصله وقتی به اختلاف نظری میخوردن یا احساس میکردن جایی با همدیگه موافق نیستن ای که یه دونه تبرور میداشت میرفت میزدون یکی رو میکشت میبخواب این کشته شد مشکل حل شد بریم سراغ مشکل بعدی رفته رفته هرچی که جروتر رفت به واسه تکامل انسان یکی از مهمترین چیزهایی که در نهاد ما شکلی گرفت این بودش که فن سخنوری ما خیلی قوی تر و قوی تر و قوی تر شد و ما خیلی بیشتر و بیشتر و بیشتر یاد گرفتیم که بتونیم با همدیگه مکالمه داشته بشیم بیایید تصور کنید فقط تصور کنید شرایط امروز ایران با بسیاری از کشورهای جهان رو یک لحظه از دور نگاه کنید چیزی که داره اتفاق میفته یک برخورد تحدیدامیز مشخصا حتی خسمانه از سوی ایران با بسیاری از کشورهای جهانه و از سوی بسیاری از کشورهای جهان با ایرانه یعنی همه لحظه اینجوریه که اونا دارن اینا رو تحدید میکنن اینا دارن اونا رو تحدید میکنن ولی چه چیزی باعث میشه که هنوز خدا رو شکر و امیدوارم پستم که این اتفاق هرگز نیفته ولی تا به این تاریخ یعنی 18 آغست 2024 هیچ اتفاق نظامی به صورت جدی بین ایران و سایر کشورها و سایر کشورها و ایران نیفته ده دیپلوماسی ای که سعی دارند میکنند هر دو طرف تا جایی که این امکان وجود داره حد اقل ماجره رو با حرف زدن یه جورایی حلش کنن و کار امیدوارند که به جنگ نرسه امیدوارند این امید فقط در بین دولت مردها نیست در دل مردم هم هست و فهمی کنم که اغلب آدم هایی که در سراسر جهان دارن زندگی می کنند همین امید رو دارند که هیچ اتفاق نظامی بین هیچ کشوری با هیچ کشوری در دنیا نیفته من تای مراتب من این ویدیو رو نگرفتم که راجب ایران با سیر کشور رو صحبت کنم من این ویدیو رو گرفتم که راجب این صحبت کنم که ما چرا باید طاقت حرف زدن داشته باشیم جای فیما بین قوانین به صورت به خصوص در کشور هالمان و به صورت به خصوص در سال 2022 قید شد که هر گونه خشونت کلامی هر گونه خشونت کلامی جربه یعنی شخص اگر بخواد بیاد و شما رو تحدید به مرگ کنه که خب در خیلی از جای دنیا جرمه ولی نه فقط این اگر شخص بگی میزن امتها هم مصداق تحدید داره و باز جرمه فقط ماجرام این حد نیست مثلا در مورد بحث تجاوز قانونی در این کشور تصفیب شد که گفتن اگر یک خانومی و یا یک آقایی بگه نه من نمیخوام که رابطه داشته بشم هر گونه اصراری به ادامه اون رابطه میشه تعرض جنسی یعنی همین صرف کلمه نه کفایت میکنه برای این که شخص بخواد نشون بده که آمد تمایولی به ادامه این رابطه ندارم جمع کسیری از منتقدین این قانون و قانون قبلی یعنی بحث حرف زدن مثل میزنمت ها، جورب انگاری یک چنین چیزی متقد بودن که یک بستر وسیعی برای خشونت فیزیکی باز میکنه این قانون شخص میگه که اگر من بخواهم بگم مثلا برو گمشونور و این خشونت کلامیه و از نظر دولتی و به لحاظ قانونی این برو گمشونور جرمه و حتی جرمه سنگینیه در مواردی حالا اگر من این آدم رو بزنم هم کما کن جرمه خب شخص احساس راحتی بیشتری میکنه برای برخورد فیزیکی داشتن یعنی میگه خب این که جرمه اونم جرمه چه بزنم چه نزنم جرمه من مجرمم پس خیلی راحت تر میتونه برخورده فیزیکی داشته باشه و دستو بال خودش رو خیلی باستر میبینه در این حوضه که این حرف به خودی خود حرف اشتباهی هم میتونه نباشه من فتفا نمیخوام بدم فقط دارم روایت میکنم در سوی دیگر بید با همدیگه اینجوری نگاه کنیم میگه عموم مردم در جهان زمانی که با یک مسئله مواجه میشن یا با اون موافقن مخالفن در صورتی که بی تفاوت باشن نسبت به اون اصلا نمیرن سراغش که بخوان ببینن چیه جریان یعنی امری که خاکستری باشه براشون حتی اونها رو برنگیخته نمی کنه که بخواد طرف اطلاعات بیشتری در موردش تشته باشه مسائلی رو دنبال می کنن که با اون موافقن یا با اون مخالفن برای همینه که شما وقتی که مثلا میرید سراغ پیشایی که مثلا داره در حوضی مذهب فعالیت می کنه شما به زیر که به کامنت ها نگاه میکنین هیچ کسی ننوشته آقا بیا به اقای دم دیگه اعترام بذاریم آقا هر که هر دینی رو میخواد دنبال کنه دیگه چی کار داریم با بقیه کسی چه این چیزی ننوشته دونه و کامنته افرادی که دارن فوش میدن به پیروانان دین و افرادی که دارن دفاع میکنن از اون دینشون یعنی اصولا آدم های خاکستری زیادی تو بین اون جمعیت وجود نداره یا مخالفین هن یا موافقین هن در سالی که گذشت و به صورت به خصوص در دو سال اخیر متعددی مخالفت و موافقت کردم و این مخالفت و موافقت من حتی بعضا به تمسخور گرفتن خیلی از مسائل خیلی از آدم ها رو عصبانی کرد و خیلی از آدم ها رو با من همسو کرد ولی یک چیز مهمی رو من در این بین یاد گرفتم اون همین بود که من همیشه قرار نیست اون چیزی که بهش فکر میکنم رو دقیقا به خامترین شکل ممکنه مطرح کنم خیلی وقت ها هست که ما بدون این که بخواییم به صورت مستقیم بیاییم اون آبجکت رو اون مسئله مورد بحث رو ورداریم و با هاش موافقت یا مخالفت کنیم میتونیم با ایک بررسی اجمالی درستی و نادرستی اون رو از دوایه های مختلف بهش نگاه کنیم و بعد مخاطب میتونه تصمیم بگیره که آیا با ما هم فکره یا نیست کما این که شاید اصلا متوجه نشه که شاید فکر من چیه بذارید براتون چند تا مثال بزنم توی چند روز اخیر بعد از اینکه جریان این آیسان اسلامی اتفاق افتاد با اون خانوم واکنش اولیه من گرفتن یک پاس سودودن یک دقیقه یه اینستاگرامی بود که تقریبا فقط به آیسان اسلامی فوش ندادم یعنی اولین واکنش من بود ورداشتم و با یک کله خراب کاری که همیشه انجامش دادم و بلا فاصله گفتم نه نه استوب کن بروی مقدار بیشتر ببین بروی مقدار بخون بروی مقدار تحقیق کن چون که این جنس اتفاقات اتفاقاتی که هر روز ممکنه در اجتماع ما بیفته اگر من هر روز بخوام با یک چلین اتفاقاتی و با یک چلین افرادی برخورده خسمانه داشته باشم هم خودم آدم ناراهت تری میشم هم من آدم پرخاشگری میشم و هم به مرور زمان بستر گفتگوی بین من و دیگران به طور کلی مسدود میشه پس چی کار کردم؟ شروع کردم به قلعه آیه بیامین و باودوری مثل یه گوگل من نشستم به سیرچ کردن در این که ببینم حقوق زنان در این منطقه و به طور به خصوص در این حوضه چه اتفاقاتی براش افتاده بود چه چیزهایی رو رقم زدن در طول این سالها و شروع کردم به تحقیق کردن راجه مسائلی که توی ویدیو سعی کردم بخش هایش رو بگم که گفتم علت این که اصلا نرفتم دیگه بیشتر راجعه به همون دختری که تو اون ویدیو بود تحقیق کنم همین بود چون برام خیلی دیگه اهمیتی نداشت که اون دختر به صورت به خصوص چه کرده حتی آیسان اسلامی دقیقا به چه چه چیزی فرش داده برام خیلی مهم نبود برام مهم این بودش که چرا ما باید فکر کنیم یک نفری سفیر کشور ماست چرا ما باید فکر کنیم که یک دختر جزی از دارائی های ماست اینا مشکلاتیه که توی ذهن منه و بعد رفتم یک مقدار وقتی شفافتر نگاه کردم و پاسخش رو در رو بردم یا خب من دارم حفظ بی خودی میزنم من دنیا دنیا تا عبد و در بشینم اینجا بگم مثلا دوستان ناموس مال کفتاره ول کنیم بس باز این مسئله وجود داره در متن جامعه یه فارسی زبان در متن جامعه ایران من تا عبد و در بشینم اینجا و بگم دوستان ما این که کی میخواد به کی بده به تو چه یا به من چه این که کی میخواد پیشه کی به خوابه به تو چه یا به من چه این تا عبد و در بخوابین رو تکرار کنم باز کماکان چیزی به اسم عرف وجود داره چیزی به اسم فرهنگ وجود داره در اون منطقه به خصوص که اون منطقه همسون نخواهد شد با این جریان چی کار میشه کرد میشه اومد و نگاه کرد به ماجرای موجود بگیم ماجرایان اینه به جای واکنش های شدید و لحن آدم بیاید تفکیک کنه بررسی کنه و بعد از اینکه این تفکیکی اتفاق افتاد از دور یه نگاهی بندازه بگی خب من با این سو موافق ترم احساس میکنم این سو با من سنخیت بیشتری داره احساس میکنم خیلی آره من با این سو هم نظر ترم مثلا و خب خط فکر من هم با این سو همراه خواهد بود ولی این به این معنی نیستش که بخوام به این سو توحین کنم یا با نحیب برم سراغش و بخوام این سو رو بایکود کنم این میشه کاری که توی متاسفانه هم شکل دولتی ایران داره اتفاق میفته و هم توی بخشی از فرهنگی ما داره اتفاق میفته که چیز خوشگلی خیلی نیست و شروع کردم چند ماهه ولی به صورت به خصوص حدود بیس روزه که دارم عملیش میکنم که صحبت کنم بدون اینکه کسی رو محکوم کنم و بدون اینکه بخوام زاویه خیلی برندهی داشته باشم در نهایت عمر یک کوت خیلی قدیمی وجود داره ما با چیزی موافقیم که به صورت پیشفرز دوست داریم که با اون موافق باشیم پس من نمیشنم کسی رو موافقی و مخالف با خودم بکنم وقتی که داره کسی فهاشی میکنه برخورد خسمانه از خودش نشون میده طبیعتا کاری که میکنم یعنی که با اون جنس از افراد مکالمم رو قطع میکنم برعکس قبلن که به من گفتی تو من فوش خارمادری بودش که میکشیدم رو ترن و در سمت دیگه کسی که داره گفتگو میکنه هر چقدر که من مخالف باشه سعی میکنم که به هاش به گفتگو بشینم این تصمیمیه که امسال برای زندگی خودم گرفتم حس کردم دوست دارم با شما به اشتراکش بگذارم و خوشحال میشم اگر که امتحانش کردید با من به اشتراک بگذاریدش حالا چه در کامنت چه در بچه هایی تلگرام من رو دارن در بخش حیوان ناشناس میتونید بذارید ماجرا صرفا یک کانتنت یوتوبی یک محتوی یوتوبی نیست ماجرا برای من یک شیوه فکریه و یک میتود رفتاریه که میگم شروع کردم به بهر گرفتن ازش و خوشحال میشم افرادی رو که دارن در این مسیر رو هم میان رو بیشتر ببینن بیشتر بشناسم و بیشتر باشون آشنا بشن و ببینم که برای اونها چگونه داره این عمر جواب میده خیلی سپاس گذارم که تن تا با هم بودید قدردان حضورتونم اگر این ویدیو رو مفید یافتید لایک کنید و نظرتون رو برای من بنویسید یا برای دوستانتون بفرستید اگر که احساس میکنید ممکنه که نکته مصبتی داشته باشه و در انتهای ماجرام من پورسیفی هستم ایکمتاله